آرایه های ادبی جوانه سنگ فارسی هشتم
من دیدم،یک جوانه ی سبز رنگ برسرشاخه هاي درختان حیاط،مدتهابودن زیرمصیبت وسختی وسرما خفته بودند،من دیدم یک اشتیاق برای ماندن و هزاران بار سرود بهارراخواندن،من دیدم جوانه ای رو که صبح به من لبخند زد و ذرات شادی را به جان ...